اهمیت داده در استراتژی کسب و کار  



 قیمت روشنایی بمراتب  کمتر از  هزینه تاریکی است 
   ( Arthur Nielsen )
 ما در حال غرق شدن در اطلاعات هستیم در حالی که تشنه دانش هستیم 
   ( Rutherford D. Rogers )


اهمیت داده در دنیای کسب و کار امروزی بر کسی پوشیده نیست . رهبران کسب و کار لازم است به داده در سازمان خود در عمل اهمیت داده  و  زیرساخت های لازم جهت همسوئی آن با استراتژی کسب  و کار  را فراهم نمایند.داده خوب و یا بهتر بگوئیم داده ئی که بتوان به آن اعتماد کرد ، بیش از همیشه دارای اهمیت است و لازم است با نگاهی نو به جایگاه آن در تولید ارزش برای کسب و کار توجه گردد .شکل 1 ، نیاز فراگیر تمامی بخش های یک سازمان  به داده خوب و قابل اعتماد را نشان می دهد .


شکل 1 : داده خوب و قابل اعتماد یک نیاز فراگیر در تمامی بخش های یک سازمان

 بپذیریم که داده علی رغم این که یکی از عناصر مهم و قدرتمند در هر سازمان است ولی  متاسفانه به دلیل عدم وجود زیرساخت های لازم و یا مشکلاتی که به مرور زمان ایجاد و انباشته شده اند ،  مدیریت آن در جهت  تبدیل به یک سرمایه استراتژیک بسیار ضعیف است .

هر یک از ما به دفعات این موضوع را شنیده ایم و احتمالا با آن موافق هستیم که : هم اینک در یک اقتصاد اطلاعاتی زندگی می کنیم . علی رغم این که اکثر سازمان ها به این موضوع اذعان دارند ولی نمی توانند ترجمه ای مناسب از آن را برای کسب و کار خود داشته باشند و به این پرسش پاسخ دهند که این موضوع برای ما چه معنایی دارد ؟ به عنوان نمونه از طریق تحلیل داده می توان متوجه این موضوع شد که چه محصول و یا خدماتی تحت چه شرایطی و به کدام مشتری فروخته شده است و یا این که بهترین زمان و مکان ارایه یک محصول جدید  چیست؟  سوالاتی از این نوع می تواند تاثیر فراوانی را بر روی کسب و کار شما داشته باشد که پاسخ دقیق به آنها مستلزم وجود داده ئی با کیفیت بالا و قابل اعتماد در یک سازمان است .

  • داده به عنوان بخش لاینفک ارایه محصولات و خدمات  :  داده به بخش لاینفک محصولات و یا سرویس هایی که سازمان شما به مشتریان خود عرضه می کند، تبدیل شده است . به عنوان نمونه  با ارایه اطلاعات مرتبط ، صحیح و با معنی به مشتریان در هنگام خرید محصول و یا سرویس خاصی از سازمان شما ، مشتریان ارزش بیشتری را دریافت خواهند داشت .
  • اطلاعات  در بازار رقابتی امروز نمادی است از قدرت  : آگاهی جامع ( نگرش 360 درجه ای ) از مشتریان ، تامین کنند گان کالا ، رقبا و محیط عملیاتی یک مزیت رقابتی را ایجاد می کند که به شما در جهت برنامه ریزی صحیح ، علمی  و منطبق بر واقعیت های موجود کمک خواهد کرد . این کار میسر نمی شود مگر با اتکاء به داده خوب ، با کیفیت ، یکپارچه و قابل اعتماد .
  •  تاثیر حجم و سرعت تولید داده بر روی مدل های عملیاتی : سازمان هائی که در ابعاد وسیع تری عملیات خود را انجام می دهند و  به نوعی حجم داده  بسیار زیادی  را با سرعت بالا تولید  می کنند در معرض ریسک بیشتری قرار دارند چراکه فرآیندهای کسب و کار قدیمی و سیستم هایی که که درحال کار می باشند می بایست قادر به مدیریت  سیلاب داده در سازمان خود درجهت تولید  ارزش از آنها  باشند .
  • نگاه به داده به عنوان محصول و کسب درآمد از طریق داده : امروزه شاهد تولد شرکت ها و سازمان هایی می باشیم که مدل کسب و کار آنها مبتنی بر نگرش های سنتی  نمی باشد .این نوع سازمان ، اطلاعات و داده را مستقیما به محصول و یا محصولاتی تبدیل و آن را در اختیار متقاضیان قرار می دهند . کسب درآمد از طریق داده به یکی از مهمترین رویکردهای موجود در فضای کسب و کار مبتنی بر فناوری اطلاعات تبدیل شده است .

چرا به یک تغییر نگرش جامع در حوزه داده نیاز داریم ؟

  • داده های عظیم (  Big data ) : در صورتی که سازمان شما دارای یک زیرساخت مناسب برای حمایت از داده ئی که با سرعت زیاد ، حجم بالا و از منابع مختلف تولید می شود ، نباشد ، قدم در میدانی گذاشته است که احتمال پیروزی آن بسیار ضعیف است .
  • تغییر الگوی مصرف داده : ما از دوران طراحی راه حل هایی که صرفا کاربران ازطریق یک کامپیوتر شخصی ساده به برنامه ها دستیابی پیدا می کردند ، فراتر رفته ایم و هم اینک کاربران از داده و برنامه ها به کمک دستگاه های موبایل نظیر گوشی های هوشمند و ... استفاده می کنند .
  • نیازهای به مراتب پیچیده تر برای مدیریت داده : کاربران و یا برنامه ها نیازمند نقل مکان داده از سیستم های غیرمتجانس ، ادغام ، تحلیل و یکپارچگی می باشند.
  • تقاضای داده توسط برنامه های بیشتر : چارچوب مدیریت داده می بایست از برنامه های front office نظیر CRM و برنامه های back office نظیر ERP حمایت کند .
  • نیاز به دستیابی سریع داده : خواسته ما از سیستم ها به سرعت به سمت real time و یا near-real time در حال حرکت است .
  • وجود گزینه های بیشتر برای استقرار سیستم ها : با توجه به این که  هم اینک می توان معماری فناوری اطلاعات را در مکان های متعدد و یا cloud ( چه به صورت خصوصی ، عمومی و ترکیبی ) مستقر کرد ،نیاز به داده سازمان در ابعاد وسیع تری معنی پیدا خواهد کرد .
  • نیازهای مختلف برای نقش های گوناگون : استراتژی مدیریت داده می بایست قادر به پاسخگوئی نیاز کاربران مختلف با وظایف و مسئولیت های متفاوت باشد ( از ناظرین داده تا کارشناسان حرفه ای فناوری اطاعات تا مدیران کسب و کار ...)
  • یک تفکر جدید در خصوص معماری : زمانی که در خصوص مفاهیم معماری سازمانی فکر می کنیم و قصد ایجاد سیستم های جدیدی را داریم ، معماری داده جایگاه مختص به خود را دارد .

ما با باید به سمت مدیریت استراتژیک داده در مقابل مدیریت تاکتیکی حرکت کنیم .

ضرورت نگاه استراتژیک رهبران سازمان به داده

ما اعتقاد داریم ، می بایست به دنبال یک تفکر نو در حوزه داده بود تا بتوان در بازار رقابتی امروز و  آینده همواره حرفی برای گفتن داشت . سازمان ها می بایست داده را به عنوان یک سرمایه بطور چالاک و نوآورانه مدیریت نمایند . شروع این کار نمی تواند از پائین به بالا و یا از تیم فناوری اطلاعات شروع شود  و  می بایست با نگاهی از بالا به پائین آن را  مدیریت و  این نیاز را به  یک دغدغه اساسی برای کسب و کار تبدیل کرد .

با این که استراتژی داده می تواند از پتانسیل های فناوری برای تضمین موفقیت خود استفاده کند ، در  مرکز ثقل آن  ، مواردی از قبیل تعریف مسائل کسب و کار ، فرصت ها ، آشنایی با داده مورد نیاز کسب و کار و عناصر سازمانی دیگری قرار دارند که  لازم است به درستی در جایگاه خود قرار بگیرند تا بتوان با مدیریت صحیح از  مزایای آن به عنوان یک مزیت رقابتی استفاده کرد . این  نگرش مستلزم یک  تغییر و تحول اساسی در حوزه داده است . 

اگر با همان تفکراتی که مشکلات را ایجاد کرده ایم به دنبال حل آنها باشیم است به نتیجه نخواهیم رسید . حل مشکلات  در حوزه داده و نقش آفزینی آن در یک سازمان به منظور همسوئی با استراتژی کسب و کار، مستلزم  نگاهی نو به فلسفه وجودی داده ، جایگاه واقعی آن  در نظام تصمیم گیری و عملیاتی یک سازمان و  نحوه بکارگیری موثر آن همسو با اهداف کسب و کار است .  پاسخ به سوالاتی نظیر : وضعیت فعلی داده در سازمان ما به چه صورت است ؟ انتظار ما از وضعیت مطلوب چیست ؟ چگونه مسیر حرکت از وضعیت فعلی به سمت وضعیت مطلوب را طی کنیم ؟  به چه زیرساخت هایی نیاز داریم  ؟ می تواند تکلیف داده در یک سازمان و انتظاری که از آن در آینده وجود دارد را به خوبی مشخص کند.